بی وزن

لغت نامه دهخدا

بی وزن. [ وَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + وزن ) که وزن ندارد. که فاقد وزن است. || که وقار و ارزش ندارد. مقابل گران سنگ :
به بی وزنان بی وزنی دهم گنج
زمین بر گاو گردون نالد از رنج.نظامی.رجوع به وزن شود.

فرهنگ فارسی

که وزن ندارد که فاقد وزن است . یا که وقار و ارزش ندارد و مقابل گران سنگ .

فرهنگستان زبان و ادب

{weightless} [فیزیک] ویژگی جسمی که در شرایط بی وزنی باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ورق فال ورق فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ارمنی فال ارمنی