لغت نامه دهخدا محیط شدن. [ م ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) احاطه کردن. دربرگرفتن. || گرد برگرد سطحی برآمدن. در میان گرفتن خطی سطحی را. || مطلع و واقف و دانا شدن.