زبان نازک کردن

لغت نامه دهخدا

زبان نازک کردن. [ زَ زُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از دقت در سخن گفتن. باریک سخن گفتن. موی شکافی کردن :
دانش به نسبت بر و روی که کرده ای
نازک چو برگ لاله زبان در ثنای گل.میرزا رضی دانش ( از آنندراج و بهارعجم ).

فرهنگ فارسی

کنایه از دقت در سخن گفتن باریک سخن گفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال مکعب فال مکعب فال امروز فال امروز فال چوب فال چوب