دانشنامه اسلامی
اقتصاد اسلامی در راستای رسیدن به اهداف میانی هم چون اقتدار اقتصادی ، ایجاد رفاه عمومی و فقر زدایی و ایجاد امنیت ، هیچ گاه از چارچوب ارزش های معنوی و اخلاقی خارج نمی شود.حرمت ربا و کسب درآمد از راه های نامشروع، ایثار دیگران بر خود و لزوم هم یاری و تعاون و... نمونه هایی از دستورات اسلامی در حوزه رفتارهای اقتصادی است.حتی پرداخت زکات که از واجبات مالی مسلمانان است، موجب تطهیر از ناپاکی ها و گناهان بیان می شود، بر این اساس تحکیم ارزش های معنوی و اخلاقی در تمامی فعالیت های اقتصادی مد نظر اسلام است، چنان که سفارش به بهره مندی از نعمت های خداوند در کنار رعایت اوامر الهی و یاد آخرت در قرآن آمده است: «و ابتَغِ فیما ءاتکَ اللّهُ الدّارَ الأخِرَةَ و لا تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا و اَحسِن کَما اَحسَنَ اللّهُ اِلَیکَ و لا تَبغِ الفَسادَ فِی الاَرضِ اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ المُفسِدین».
حاکمیت سیاسی و اقتصادی اسلام
جدای از جنبه های اخلاقی، حاکمیت سیاسی اسلام و برتری اقتصادی مسلمانان مورد توجه قرآن قرار گرفته است: «و لَن یَجعَلَ اللّهُ لِلکفِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلا». طبق نظر مفسران عدم سلطه کافران بر مؤمنان تنها مربوط به روز رستاخیز نیست، بلکه در صورت رعایت شرط ایمان همواره در برتری و اقتدار خواهند بود: «و لا تَهِنوا و لا تَحزَنوا و اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین». هم چنین مسلمانان برای رویارویی با کافران به آماده سازی هر نیرویی که در قدرت دارند فرا خوانده شده اند: «و اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة و مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ و عَدُوَّکُم» امر عمومی به آماده سازی نیرو ، به تهیه سلاح ، اسبان جنگی، ایجاد وحدت عمومی و... تفسیر شده است که با توجه به وابستگی قدرت نظامی و سیاسی هر کشور در سطح بین المللی به توان اقتصادی آن، به آن نیز قابل تعمیم است.
اقتدار اقتصادی مسلمانان
توسعه و رشد در جهت رسیدن به اقتدار اقتصادی نیز مد نظر اسلام قرار گرفته است.بشارت عذاب در آیات ۳۴ـ۳۵ توبه : ۹ به زراندوزانی که اموال خود را در راه خدا انفاق نمی کنند، در کنار احادیثی که در تشویق توسعه معاش برای خانواده ، نکوهش مال راکد و سفارش به تلاش وقفه ناپذیر برای زندگی وارد شده است، می تواند در تأیید اهمیت رشد و توسعه در اسلام مورد توجه قرار گیرد. «هُوَ اَنشَاَکُم مِنَ الاَرضِ و استَعمَرَکُم فیها» خداوند انسان ها را آبادگران زمین قرار داده و زمین را نیز قابل تغییر و تصرف آفریده است تا انسان ها از آن بهره گیرند: «هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الاَرضَ ذَلُولاً فَامشوا فی مَناکِبِها و کُلوا مِن رِزقِهِ و اِلَیهِ النُّشور». اما رشد اقتصادی در اسلام تنها معلول کار و تلاش انسانی و اسباب مادی نبوده و خداوند در قرآن وعده داده است که در پی ایمان و تقوای انسان ها، برکات زمین و آسمان را بر آن ها خواهد گشود: «و لَو اَنَّ اَهلَ القُرَی ءامَنوا و اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکت مِنَ السَّماءِ و الاَرضِ»، چنان که کفر ، گرسنگی و ناامنی را در پی خواهد داشت: «و ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً کانَت ءامِنَةً مُطمَئِنَّةً یَأتیها رِزقُها رَغَدًا مِن کُلِّ مَکان فَکَفَرَت بِاَنعُمِ اللّهِ فَاَذقَهَا اللّهُ لِباسَ الجوعِ و الخَوفِ بِما کانوا یَصنَعون». این آیه جدا از این که گرسنگی و ترس و ناامنی را به سبب کفران نعمت و ناسپاسی آن آبادی بیان می کند، به اهمیت امنیّت و آرامش اجتماعی در توسعه و شکوفایی اقتصادی نیز توجه می دهد.امتنان خداوند بر قریش با نابودی اصحاب فیل و ایجاد امنیت اقتصادی برای سفرهای بازرگانی آنان که در سوره های فیل و قریش بدان پرداخته شده نیز مؤید همین سخن است.
تأمین رفاه عمومی
...