شتون

لغت نامه دهخدا

شتون. [ ش َ ] ( ع ص ، اِ ) ثوب شتون ؛ جامه نرم. ( ازمحیط المحیط ) ( از اقرب الموارد ). || به معنی شاتن ، بافنده جامه است. ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). بافنده. ( منتهی الارب ). || جامه های نرم. گویا ج ِ شتن است. ( منتهی الارب ). به صیغه جمع آمده به معنی جامه های نرم. ( از محیطالمحیط ).

فرهنگ فارسی

جامه های نرم گویا جمع شتن است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال سنجش فال سنجش استخاره کن استخاره کن