لغت نامه دهخدا
رینه. [ رَ ن َ ] ( اِخ ) قصبه مرکز بخش لاریجان شهرستان آمل. 1800 تن سکنه دارد. آب آن ازچشمه سار و محصول عمده آنجا غلات و لبنیات و حبوب و میوه است. در تابستان عده ای از تهران و مازندران به این ده می آیند. از ادارات دولتی بخشداری ، بهداری ، دارایی و پاسگاه نگهبانی بخش دارد. راه آن از طریق رودهن و گردنه مبارک آباد ماشین رو است. و همه روزه به تهران رفت وآمد دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).