خشبی

لغت نامه دهخدا

خشبی. [ خ َ ش َبی ی ] ( اِخ ) نام جایگاهی است در سه منزلی فسطاط در آنجا یک کاروانسرای یافت می شود و ابتدای حضر است از ناحیه مصر و انتهای آن از شام. ( از معجم البلدان ).
خشبی. [ خ َ ش َ بی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به خشبیه که طایفه ای از روافض اند وبه هر یک از آنان خشبی گویند. ( از انساب سمعانی ).
خشبی. [ خ َ ش َ بی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به خشبه که موضعی است در افریقا. ( از انساب سمعانی ).

فرهنگ فارسی

منسوب است به خشبه که موضعی است در افریقا .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم