بتره

لغت نامه دهخدا

( بترة ) بترة. [ ب َ رَ ] ( اِ ) ماچه خر. ( یادداشت مؤلف ). اتان. خر ماده. ( ناظم الاطباء ).
بتره. [ ب َ رَ / رِ ] ( اِ ) تمرد. سرکشی. گردنکشی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). لج. عناد. ( از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 193 ). || ( ص ) مجروح از زدن. ( ناظم الاطباء ). مجروح. ( آنندراج ). || ضایع. خراب شده. ( از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 193 ).

فرهنگ فارسی

ماچه خر خر ماده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال لنورماند فال لنورماند فال انبیا فال انبیا فال چای فال چای