بالاذ

لغت نامه دهخدا

بالاذ. ( اِ ) بالاده. کتل. پالاده. پالاد. پالا. پالای. بالاد. اسب جنیبت. اسب جنیبت باشد که پیشاپیش پادشاهان کشند. و رجوع به بالا و بالاد شود. || اسب پالانی بارکش. ( برهان قاطع ) ( هفت قلزم ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت فال مارگاریتا فال مارگاریتا