گریه گرفتن

لغت نامه دهخدا

گریه گرفتن. [ گ ِرْ ی َ / ی ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) بمعنی به گریه انداختن است. گریان ساختن. به گریه درآوردن ، چنانکه روضه خوان از مستمعان.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بگریه وا داشتن : روضه خوان از مستمعین خیل گریه گرفت . یا گریه گرفتن کسی را . بگریه در آمدن او : از مشاهد. وضع بدبختیها گریه اش گرفت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم