میانه خور

لغت نامه دهخدا

میانه خور. [ ن َ / ن ِ خوَرْ خُرْ ] ( نف مرکب ) آن که در میانه می خورد.
- امثال :
میانه خور کناره گرد ؛ یعنی آنکه در میانه مفت می خورد و راست راست می گردد. کنایه است از کسی که تن به هیچ کاری نمی دهد و جز خوردن و بیکار گشتن کاری ندارد. ( از یادداشت مؤلف ). میانه خور است ( یا ) میانه خورم و کناره گرد. نظیر: کن وسطا و امش جانباً. ( امثال و حکم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

آنکه در میانه می خورد تعبیر مثلی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب استخاره کن استخاره کن فال فرشتگان فال فرشتگان فال امروز فال امروز