محنت اباد

لغت نامه دهخدا

( محنت آباد ) محنت آباد. [ م ِ ن َ ] ( اِ مرکب ) جای محنت. محنت کده :
کسی کو شدی ناامید از جهان
در آن محنت آباد گشتی نهان.نظامی.سینه من کاسمان درخون اوست
از خرابی محنت آبادست باز.؟ || کنایه از دنیاست :
چو روزی بگذرم زین محنت آباد
از آن ترسم کزین هم ناوری یاد.نظامی.که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است.حافظ.

فرهنگ عمید

( محنت آباد ) ۱. جای پر از محنت و مشقت.
۲. [مجاز] دنیا.

فرهنگ فارسی

( محنت آباد ) ( اسم ) جایی پر از محنت و مشقت : سین. من کاسمان در خون اوست از خرابی محنت آبادست باز . ( خاقانی )

دانشنامه عمومی

محنت آباد (باختر). محنت آباد جماعت و شهرکی در جنوب غربی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ باختر ولایت ختلان قرار دارد. جمعیت این جماعت ۲۵۹۵۵ است.
محنت آباد (ظفرآباد). محنت آباد جماعت و شهرکی در شمال غربی تاجیکستان است که در ناحیهٔ ظفرآباد ولایت سغد قرار دارد. جمعیت این جماعت ۷٬۶۳۶ نفر است.
محنت آباد (همدانی). محنت آباد جماعت و شهرکی در جنوب غربی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ همدانی ولایت ختلان قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۶٬۰۷۳ است.
محنت آباد (واسع). محنت آباد جماعت و شهرکی در جنوب غربی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ واسع ولایت ختلان قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۳۸۵۹ است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم