لقب کردن

لغت نامه دهخدا

لقب کردن. [ ل َ ق َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لقب دادن. لقب نهادن :
کی شود زندان تاری مر ترا بستان خوش
گرچه زندان را به دستانها کنی بستان لقب.ناصرخسرو.جامه پشمین از برای کد کند
بومسیلم را لقب احمد کند.مولوی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لقب دادن : وی را ( محمود غزنوی را ) لقب سیف الدوله کردند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم