خسته بندی

لغت نامه دهخدا

خسته بندی. [ خ َ ت َ / ت ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل خسته بند. جراحت بندی. زخم بندی. ( یادداشت بخط مؤلف ). || جراحی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

عمل خسته بند جراحت بندی کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال ارمنی فال ارمنی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب