جرعه نوشیدن

لغت نامه دهخدا

جرعه نوشیدن. [ ج ُ ع َ / ع ِ دَ ] ( مص مرکب ) یک آشام یا شراب نوشیدن. جرعه زدن :
شاه اگر جرعه رندان نه بحرمت نوشد
التفاتش بمی صاف و مروق نکنیم.حافظ ( از ارمغان آصفی ).رجوع به جرعه زدن شود.

فرهنگ فارسی

یک آشام یا شراب نوشیدن جرعه زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال جذب فال جذب فال چوب فال چوب فال اعداد فال اعداد