باده گساری کردن

لغت نامه دهخدا

باده گساری کردن. [ دَ / دِ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) می خواری کردن. باده پیمائی کردن. می گساردن. شرابخواری کردن. باده خواری کردن. باده نوشیدن. می زدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال رابطه فال رابطه فال چای فال چای فال قهوه فال قهوه