اهن کوب

لغت نامه دهخدا

( آهن کوب ) آهن کوب. [ هََ ]( نف مرکب ) آنکه حرفه او پیوستن آهن شیروانی است.

فرهنگ عمید

( آهن کوب ) کسی که پیشه اش نصب کردن و کوبیدن ورقه های فلزی به شیروانی یا جای دیگر است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت