التزام به حدود خدا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] التزام به حدود خدا (قرآن). مؤمنین، کسانی هستند که هم خودشان از حدود خدا تجاوز نمی کنند، و هم نسبت به آن اهتمام و مراقبت دارند. و حفظ حدود خداوند، موجب دستیابی به بهشت است.
التزام و پایبندی به حدود الهی، زمینه ساز نیل به تقوا:«... تلک حدود الله فلا تقربوها کذلک یبین الله ءایـته للناس لعلهم یتقون؛ آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهایی که روزه می گیرید، حلال است. آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). خداوند می دانست که شما به خود خیانت می کردید؛ (و این کارِ ممنوع را انجام می دادید؛) پس توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید. اکنون با آنها آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته، طلب نمایید! و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید صبح، از رشته سیاه (شب) برای شما آشکار گردد! سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهای الهی است؛ پس به آن نزدیک نشوید! خداوند، این چنین آیات خود را برای مردم، روشن می سازد، باشد که پرهیزکار گردند!».
پایبندی به حدود الهی
التزام و پایبندی به حدود الهی نشانه ایمان راستین مؤمنان:«ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم وامولهم... • التــئبون العـبدون الحـمدون الســئحون الرکعون السـجدون الامرون بالمعروف والناهون عن المنکر والحـفظون لحدود الله وبشر المؤمنین؛ خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!• توبه کنندگان ، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان ، سجده آوران، آمران به معروف ، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقی اند)؛ و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان!».
← مؤ منین حافظ حدود الهی
نقش پایبندی به حدود الهی، در تحکیم نظام خانواده:«للذین یؤلون من نسائهم تربص اربعة اشهر فان فاءو فان الله غفور رحیم• وان عزمواالطـلـق فان الله سمیع علیم• والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء ولا یحل لهن ان یکتمن ما خلق الله فی ارحامهن ان کن یؤمن بالله والیوم الاخر وبعولتهن احق بردهن فی ذلک ان ارادوا اصلـحــا ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف وللرجال علیهن درجة والله عزیز حکیم• الطـلـق مرتان فامساک بمعروف او تسریح باحسـن ولا یحل لکم ان تاخذوا مما ءاتیتموهن شیــا الا ان یخافا الا یقیما حدود الله فان خفتم الا یقیما حدود الله فلا جناح علیهما فیما افتدت به تلک حدود الله فلا تعتدوها ومن یتعد حدود الله فاولـئک هم الظــلمون• فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنا ان یقیما حدود الله وتلک حدود الله یبینها لقوم یعلمون؛ کسانی که زنان خود را ایلاء می نمایند (سوگند یاد می کنند که با آنها، آمیزش جنسی ننمایند، حق دارند چهار ماه انتظار بکشند. (و در ضمن این چهار ماه، وضع خود را با همسر خویش، از نظر ادامه زندگی یا طلاق، روشن سازند.) اگر (در این فرصت،) بازگشت کنند، (چیزی بر آنها نیست؛ زیرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است• و اگر تصمیم به جدایی گرفتند، (آن هم با شرایطش مانعی ندارد؛) خداوند شنوا و داناست• زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته ای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است• طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها داده اید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن، فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد). اینها حدود و مرزهای الهی است؛ از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است• اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه همسر دیگری انتخاب کند (و با او، آمیزش جنسی نماید. در این صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهی ندارد که بازگشت کنند؛ (و با همسر اول، دوباره ازدواج نماید؛) در صورتی که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم میشمرند. اینها حدود الهی است که (خدا) آن را برای گروهی که آگاهند، بیان می نماید». (در مبارات، شرط است که زن و شوهر از یکدیگر متنفر باشند. و «الا ان یخافا الا یقیما حدود الله» معنایش این است که ظن غالب زن و شوهر بر این باشد که واجبات و محرمات دینی را نمی توانند رعایت کنند و این در صورتی خواهد بود که از حیث اخلاقی از یکدیگر فاصله گرفته، نسبت به یکدیگر بغض و کینه داشته باشند. ) (اولا در لفظ واحد «طلقتک ثلاثا» مرتین و مرات صدق نمی کند و ثانیا اگر رجوع نکند، طلاق دوم صدق نمی کند و ثالثا باید رجوع به زندگی به صورت امساک به معروف باشد و در مجلس واحد بین صیغه اول و دوم ـ مثلا ـ گفتن «راجعت» امساک به معروف نیست.)
← ظهار همسر
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم