اشتغال در علوم قرانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اشتغال در علوم قرآنی. بازداشتن عامل نحوی از عمل، به واسطه اشتغال به چیز دیگر؛ از فنون بلاغت را اشتغال گویند.
اشتغال یعنی مشغول شدن یک عامل نحوی و بازماندن از عملی که سزاوار آن است. اشتغال هنگامی رخ می دهد که اسمی مقدم شود، سپس فعلی بیاید که در ضمیر راجع به آن اسم عمل می کند، و این وضعیت (تقدم اسم و تاخر فعل) مانع از عمل آن فعل در این اسم شود.
ویژگی این اسلوب
ویژگی این اسلوب و فن بلاغی این است که وقتی چیزی پنهان (به صورت ضمیر) آورده و سپس تفسیر شود، از نظر بلاغت ارزشمندتر و بهتر از جایی است که به صورت ضمیر آورده نشود؛ مانند:۱. (وان احد من المشرکین استجارک فاجره) که تقدیر آن چنین می شود: «و ان استجارک احد من المشرکین فاجره؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او پناه ده».۲. (قل لو انتم تملکون خزآئن رحمة ربی) که در تقدیر چنین است: «لو تملکون خزائن رحمة ربی؛ بگو اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم