ابن فراء محمد بن حسین

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «محمد بن حسین بن محمد بن خلف بن احمد»، معروف به ابن فراء (380 - 485ق) فقیه و مفتی بزرگ حنبلی بغداد در دوره خلافت قادر (381 - 422ق) و خلافت قائم (422 - 467) بوده است.
پدرش ابوعبدالله از بزرگان و فقیهان حنفی بود و به نوشته طبقات الحنابله که در این باره نخستین و موثق ترین سند بشمار می آید، در زمان خلافت الطائع لله (363 - 381ق) از شهود قانونی بود.
ابویعلی از 385ق به آموختن حدیث آغاز کرد. ده ساله بود که پدرش درگذشت و تربیت او را مردی به نام حربی که وصی پدر بود، برعهده گرفت. پس از آن بود که نزد ابن مفرحه مقری عباراتی از مختصر خرقی را خواند و از این راه علاقه ای به فقه پیدا کرد، سپس برای تکمیل معلومات به مجلس درس ابن حامد رفت. بدین ترتیب در حلقه شاگردان ابوعبدالله ابن حامد (د 403ق) که از بزرگان حنبلی بود، درآمد و مدتی بعد، از شاگران ممتاز او شد؛ چنان که در 402ق که ابن حامد عزم حج کرد، ابویعلی را به عنوان جانشین خود به شاگرادانش معرفی کرد. وی پس از مرگ استادش ابن حامد به تألیف و تدریس روی آورد. در 414ق به زیارت حج رفت و پس از مراجعت، همچنان به تصنیف و تدریس پرداخت؛ چنان که تا بازپسین سال های زندگی در جامع منصور در جایگاه عبدالله بن احمد بن حنبل املای حدیث می کرد. عاملان نشر و املای تعالیم وی در میان جمع، سه تن بودند: ابومحمد ابن جابر، ابومنصور ابن انباری و ابوعلی یزدانی.
در 421 یا 422ق، قاضی شریف ابوعلی ابن ابی موسی هاشمی پیشنهاد کرد تا منصب «شهادت» را نزد قاضی القضات ابوعبدالله ابن ماکولا (د 447ق) بپذیرد، ولی ابویعلی از قبول آن سر باز زد، تا اینکه بعد از مرگ قاضی ابوعلی، به وساطت ابومنصور ابن یوسف و ابوعلی ابن جراده که با او دوستی و اشتراک عقیده داشتند، برخلاف میل خود این سمت را پذیرفت. مدتی نیز همین مقام را نزد قاضی القضات ابوعبدالله دامغانی داشت. در 432 یا به قولی در 433ق در زمان خلافت قائم، به همراه جمعی از اهل علم، از جمله زاهد مشهور ابوالحسن قزوینی در قصر خلیفه که در آنجا کتاب قدریه با تشریفات خاصی خوانده می شد، حضور داشت. در این جلسه نظر مخالفان در باره کتاب إبطال التأویلات مورد بحث بوده است. جریان این مجلس مباحثه را یکی از یاران ابویعلی که در جلسه حاضر بوده، نقل کرده است.
بار دیگر در 445ق، در جلسه ای که زیر نظر ابوالقاسم علی بن حسن، معروف به ابن مسلمه تشکیل یافته بود تا نظر دستگاه خلافت را در اصول اعتقادات دینی اعلام دارد، شرکت داشت. چنان که لائوست نیز یادآور شده، این امر نشان می دهد که محتملا ابویعلی هم مانند ماوردی از اطرافیان ابن مسلمه و مورد حمایت وی بوده است.
در 477ق، بعد از مرگ قاضی القضات ابن ماکولا که خلیفه در پی آن بود تا کسی را به قضای حریم برگمارد، ابن مسلمه به وسیله ابومنصور ابن یوسف، این وظیفه را به ابویعلی پیشنهاد کرد. وی ابتدا از قبول آن امتناع می کرد، ولی بر اثر اصرار فراوان با شرایطی از جمله شرکت نکردن در استقبال اشخاص و عدم حضور در قصر خلیفه، آن را پذیرفت. بعدها قضای حران و حلوان نیز به عهده او گذارده شد. ابویعلی، چنان که در جای جای «المعتمد» آشکار است، از افکار حنبلی در برابر سایر مذاهب و مکاتب زمان خود، مانند معتزله، اشاعره، کرامیه، امامیه، باطنیه، و سالمیه دفاع کرده و به رد مواضع آنان پرداخته است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم