علی خوافی

لغت نامه دهخدا

علی خوافی. [ ع َ ی ِ خوا /خا ] ( اِخ ) ( علی سرخ... )، مکنّی به ابومسلم. پهلوان دربار سلطان ابوسعید. رجوع به علی سرخ خوافی شود.
علی خوافی. [ ع َ ی ِ خوا / خا ] ( اِخ ) ابن قاسم خوافی سنجابی ، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سنجابی شود.

فرهنگ فارسی

ابن قاسم خوافی سنجانی مکنی به ابوالحسن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال جذب فال جذب فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت