شاه ابواسحاق

لغت نامه دهخدا

شاه ابواسحاق. [ اَ اِ ] ( اِخ ) ابواسحاق شیرازی اینجو ممدوح حافظ. رجوع به ابواسحاق اینجو شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت