تنگ سالی

لغت نامه دهخدا

تنگسالی. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) خشکسالی. قحط. کمیابی و گرانی ارزاق. ( فرهنگ فارسی معین ). تنگی و کمیابی و قحط و قحطی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تنگسال و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ معین

(تَ ) (حامص . ) خشک سالی ، کمیابی و گرانی ارزاق .

فرهنگ عمید

= قحط سالی

ویکی واژه

خشک سالی، کمیابی و گرانی ارزا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم