تماته

لغت نامه دهخدا

تماته. [ ت َ ت ُه ْ ] ( ع مص ) دور شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تباعد. ( اقرب الموارد ). || تغافل. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گوجه فرنگی .

ویکی واژه

(گیاه‌شناسی): به زبان و لهجه‌های مختلف ایرانی گوجه‌فرنگی.
گوجه‌فرنگی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم