ابن مدبر

لغت نامه دهخدا

ابن مدبر. [ اِ ن ُ م ُ دَب ْ ب ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابراهیم بن مدبر شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال فنجان فال فنجان فال احساس فال احساس