ابراهیم منصور

لغت نامه دهخدا

ابراهیم منصور. [ اِ م ِ م َ ] ( اِخ ) رجوع به ابراهیم بن شیرکوه شود.
ابراهیم منصور. [ اِ م ِ م َ ] ( اِخ ) اصلاً یهودی از مردم الزاس یکی از ایالات فرانسه و در عسکر هوسار فرانسه خدمت میکرده و سپس به اسلامبول رفته و از طرف سلطان سلیم ثالث مأمور تنظیم عساکر گردیده و درسلک سپاهیان سلطان سلیم درآمده اسلام آورد و نام خودرا ابراهیم منصور گذارد. پس از آن در 1810 م. به ارناودستان رفته بخدمت علی پاشا تپه دلنلی وارد شد و به اداره توپخانه و تربیت عسکر او بنظم جدید مأمور گردید اما از افعال و مظالم علی پاشا متنفر بود و برای رهانیدن خویش از چنگ او به فرانسه بازگشت و در عسرت و سختی درگذشت. کتابی به زبان فرانسه راجع به علی پاشا و حکومت وی بر ارناودستان و یونان نوشته و از آن کتاب معلوم میشود مسلمان شدن او صوری بوده و در خدمت به مسلمانان عثمانی و غیره اغراض سوء می پرورده است.
ابراهیم منصور. [ اِ م ِ م َ ] ( اِخ ) رجوع به ابواسحاق عراقی شود.

فرهنگ فارسی

اصلا یهودی از مردم الزاس یکی از ایالات فرانسه و در عسگر هوسار فرانسه خدمت میکرده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال مکعب فال مکعب فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فرشتگان فال فرشتگان