مسطوره

لغت نامه دهخدا

( مسطورة ) مسطورة. [ م َ رَ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث مسطور. نوشته شده. مکتوب. مرتسمة.
مسطوره. [م َ رَ ] ( ع ص ، اِ ) مسطور. مزبور. نوشته : سوی استادم بر خط خویش مسطوره ای نبشته بود و سخن سخت گشاده بگفته... ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 549 و چ فیاض ص 539 و چ 2 فیاض ص 712 ).
مسطوره. [ م َ رَ / رِ ] ( اِ ) نمونه ، و ظاهراً آن مأخوذ از لاتینی است. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مَ رِ ) [ ع . مسطورة ] (اِ. ) نمونه ، نمونة کالا.

فرهنگ عمید

نمونۀ کالا که از جایی به جای دیگر فرستاده شود.

فرهنگ فارسی

نمونه، نمونه کالا که ازجائی بجای دیگرفرستاده شود، درعربی مسطره گویند
( اسم ) مونث مسطور : ۱- نوشته ها . ۲ - نمونه های کالا . توضیح بمعنی اخیر در زبان عربی مسطره بفتح میم و سکون سین است جمع : مسطورات .
نمونه

دانشنامه عمومی

مسطوره یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان مدینه واقع شده است.

ویکی واژه

مسطورة
نمونه، نمونة کا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم