مرثد

لغت نامه دهخدا

مرثد. [ م َ ث َ ] ( ع ص ) مرد جوان مرد. ( منتهی الارب ). رجل کریم. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) شیر. ( منتهی الارب ). اسم است اسد را. ( از متن اللغة ). اسد. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مرد جوان مرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال زندگی فال زندگی فال چوب فال چوب