عیان گشتن

لغت نامه دهخدا

عیان گشتن. [ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) آشکار شدن. هویدا گشتن. عیان شدن :
که دانم تو رابیش مشکل نماند
حقیقت عیان گشت و باطل نماند.سعدی.و رجوع به عیان شدن شود.

فرهنگ فارسی

آشکار شدن هویدا گشتن عیان شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم