زمین خوردن

لغت نامه دهخدا

زمین خوردن. [ زَ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) به زمین افتادن. سقوط. بر زمین افتادن نه به اراده. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || تنزل فاحش کردن بها و قیمت چیزی ناگهان. سخت تنزل کردن بهای چیزی. سخت بی مشتری شدن چیزی که پیش پرمشتری بود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

بزمین افتادن سقوط
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال کارت فال کارت فال امروز فال امروز