رزگاه

لغت نامه دهخدا

رزگاه. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. سکنه آن 182 تن. آب آنجا از چشمه. محصول عمده آن غلات و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

ده از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل .

دانشنامه عمومی

رزگاه (سراب). رزگاه ( سراب ) ، روستایی از توابع بخش مهربان شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی ایران است با معدن نفلین سینت که یکی از بزرگ ترین معادن نفلین سینت در ایران است .
این روستا در دهستان آلان برآغوش قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۶۴ نفر ( ۳۹خانوار ) بوده است؛ اما اکنون ( سال ۱۴۰۱ ) ۹۸ نفر می باشد.
روستا در گذشته در محلی به نام شور سوء واقع بوده و محل فعلی آن بصورت نیزار بوده است؛ پس از گذشت سال ها، نیزار به باغات انگور تبدیل شده و پس از آن با خشک شدن زمین ها به محل فعلی روستا تبدیل شده است.
در فرهنگ دهخدا رَِز به معنای درخت انگور است که نام روستا از این نام گرفته شده و ( رزگاه ) به معنای محل درختان انگور است.
رزگاه (لریک). رزگاه ( به لاتین: Rəzgov ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان لریک واقع شده است. رزگاه ۳۱۵ نفر جمعیت دارد.
رَز در زبان تالشی به معنی سیاه یا تیره و قو همان پسوند مکان گاه در زبان فارسی است و معنای کامل آن زمین یا ناحیه تیره است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم