دل باختن

لغت نامه دهخدا

دل باختن. [ دِ ت َ ] ( مص مرکب ) دل دادن. عاشق شدن. شیفته شدن. فریفته شدن. شیدا شدن. و رجوع به دل باخته شود. || زهره باختن. از ترس سخت مریض شدن یا مردن. سخت ترسیدن یا از ترس سخت بیمار شدن یا مردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال آرزو فال آرزو فال ای چینگ فال ای چینگ فال ورق فال ورق