در سفتن

لغت نامه دهخدا

در سفتن. [ دُ س ُ ت َ ] ( مص مرکب ) سوراخ کردن در. سنبیدن مروارید. || کنایه از سخن نغز گفتن. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را.حافظ.هر ترانه ترانه ای می گفت
هر نسفته دری دری می سفت.نظامی.|| کنایه از ازاله بکارت کردن. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

سوراخ کردن در سنبیدن مروارید کنایه از سخن نغز گفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال ورق فال ورق فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال پی ام سی فال پی ام سی