خزان دیده

لغت نامه دهخدا

خزان دیده. [ خ َ دی دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) خزان رسیده. پژمرده. ( آنندراج ) :
لیلی سمن خزان ندیده
مجنون چمن خزان رسیده.نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت