حسین قلی

لغت نامه دهخدا

حسین قلی. [ ح ُ س َ ق ُ ] ( اِخ ) ابن علیخان متخلص به عاشقی. رجوع به هندی و هدیة العارفین ج 1 ص 329 شود.، حسینقلی. [ ح ُ س َ / س ِ ق ُ ] ( اِ مرکب ) ( آقا... ) اصطلاحی است در موسیقی. رجوع به آهنگ شود.
حسینقلی. [ ح ُ س َ ق ُ ] ( اِخ ) ( خلیج... ) رجوع به خلیج حسینقلی شود.

فرهنگ فارسی

ابن علیخان متخلص به عاشقی
( آقا ) فرزند ( آقا ) علی اکبر موسیقی دان معروف ایرانی (ف. ۱۲۹۴ ه. ش. ) پدر وی نوازنده معروف تار در دوره ناصر الدین شاه بود . حسینقلی کوچک بود که پدرش در گذشت و او در نزد برادر بزرگ خود میرزا حسن ( که نواختن تار ار از پدر آموخته بود ) تعلیم یافت و سپس این رشته را نزد پسر عمویش آقا غلامحسین تکمیل کرد . بعدها او و برادرش میرزا عبد الله جزو نوازندگان درباری شدند . وی در نواختن تار بسیار ماهر بود . ردیف و سبک او در موسیقی دوران اخیر ممتاز است .
اصطلاحی است در موسیقی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس فال عشقی فال عشقی فال پی ام سی فال پی ام سی