جان فروزی

لغت نامه دهخدا

جان فروزی. [ ف ُ ] ( حامص مرکب ) عمل جان فروز. رجوع به جان فروز شود :
پند توچراغ جان فروزیست
نشنیدن من ز تنگ روزی است.نظامی.

فرهنگ فارسی

عمل جان فروز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال انگلیسی فال انگلیسی فال میلادی فال میلادی