تنقیب

لغت نامه دهخدا

تنقیب. [ ت َ ] ( ع مص ) بسی در راههاگردیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). در شهر گردیدن. ( زوزنی ). اندر شهرها بگشتن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رفتن در جهان و در شهرها گشتن گریزان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نیک واپژوهیدن از چیزی. ( از تاج المصادربیهقی ) ( از زوزنی ) ( از اقرب الموارد ). پژوهش. بررسیدن. وارسی کردن. کاوش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی