تراشکار

لغت نامه دهخدا

تراشکار. [ ت َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه در کارخانه متصدی تراشیدن آهن و پولاد است.

فرهنگ عمید

کسی که پیشه اش تراش دادن فلزات با ماشین یا سوهان است.

فرهنگ فارسی

کسی که پیشه اش تراش دادن فلزات باماشین است
( صفت ) کسی که آلات و ابزار آهنی را بوسیل. ماشین مخصوص تراشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم