بیگانه پرست

لغت نامه دهخدا

بیگانه پرست. [ ن َ / ن ِ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) اجنبی پرست. طرفدار بیگانگان. آنکه اجنبی را بر خودی رجحان دهد. آنکه منافع خارجیان را بیشتر مراعات کند.

فرهنگ عمید

۱. کسی که بیگانه را بر خودی برتری بدهد.
۲. کسی که با بیگانگان رابطه داشته باشد و به نفع آنان و زیان هم وطنان خود کار بکند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که اجنبی را بر خودی رجحان دهد آنکه منافع خارجیان را بیشتر مراعات کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم