بیحیایی. [ ح َ ] ( حامص مرکب ) جسارت و پررویی و گستاخی و بی شرمی و بی ادبی. ( ناظم الاطباء ). وقاحت. سخت رویی. سترگی. شوخی. پررویی. ( یادداشت بخط مؤلف ) : دوم پرده بیحیایی متن که خود میدرد پرده خویشتن.سعدی.
فرهنگ فارسی
۱ - بی شرمی بی آزرمی مقابل حیا. ۲ - گستاخی جسارت .