زایاندن

لغت نامه دهخدا

زایاندن. [ دَ ] ( مص ) یاری دادن به زچه گاه زادن. زایاندن ماما زاچه را. زایانیدن. و رجوع به زایانیدن شود.

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) یاری دادن به زائو به هنگام زادن .

فرهنگ عمید

کمک کردن به زائو هنگام زاییدن و بچۀ او را گرفتن، به زادن واداشتن، مامایی کردن.

فرهنگ فارسی

به زادن واداشتن، هنگام زاییدن بچه اوراگرفتن
( مصدر ) یاری دادن به زائو هنگام زاییدن .
یاری دادن بزچه گاه زادن زایاندن مامازاچه

ویکی واژه

یاری دادن به زائو به هنگام زادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس