لغت نامه دهخدا
ز مادر همه مرگ را زاده ایم
بناچار گردن بدو داده ایم.فردوسی.ایا آز را داده گردن به مهر
دوان پیش او هر زمان تازه چهر.اسدی.همه داده گردن به علم و شجاعت
وضیع و شریف و صغار و کبارش.ناصرخسرو.همچو بیژن بسیه چاه درون مانی
ای پسرگر تو به دنیا بدهی گردن.ناصرخسرو.گشته گردون به حلم تو گردان
داده گردن به امر تو اختر.مسعودسعد.با سلطان قوی کس برنیاید و کسی با او تاب ندارد الا به گردن دادن او را.( اسرارالتوحید ص 203 ).