پیچیده گوشت

لغت نامه دهخدا

پیچیده گوشت. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) عضلانی. نیک بررسته. قوی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه دارای گوشت عضلانی است . ۲- قوی نیرومند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال چوب فال چوب