پیری رئیس

لغت نامه دهخدا

پیری رئیس. [ ری رَ ] ( اِخ ) ابن حاج محمد. مقتول بسال 962 هَ. ق. او راست : کتاب بحریه که در آن احوال بحرالروم و جزائر و مسالک و بندرگاهها را نوشته و بسلطان سلیمان عثمانی هدیه کرده است. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: از کاپیتن های معروف و مشهور عصر سلطان سلیمانخان قانونی و خواهرزاده کمال رئیس مشهور. در جوانی در معیت رئیس نامبرده اطراف بحر سفید را گشت و بتدریج در جنگ دریائی و کشتی رانی مهارت یافت و در959 هَ. ق. کاپیتن ایالت مصر گردید و با 31 فروند کشتی از راه سوئز به بحر احمر و بحر عمان رفت و بخلیج فارس درآمد و اموال و غنایم بی حساب بدست آورد. لیکن هنگام وصول به بصره از تعقیب فلوت ( دسته کشتیهای ) پرتقال مطلع شد و آزمندی ضبط غنائم را از کشتی ها دست کشید و فقط با سه کشتی حامل غنایم بشتاب بطرف سوئز برگشت اما در برابر بحرین یکی از سه کشتی مزبور غرق شد. خبر این ضایعات موجب خشم حضرت پادشاهی گشت و حکم اعدام و مصادره اموال او صادر گردید. حکم مذکور رادر قاهره بموقع اجرا گذاردند و اموالش را بدرسعادت ( استانبول ) فرستادند این کاپیتن ماهر اطلس و جغرافیائی بحری مکمل بوجود آورده و در این اثر تدقیقات و تحقیقات بسیار مدققانه در باب سواحل بحر سفید و بحرالجزائر و خلیج ها و اسکله ها و لنگرگاههای مربوط بدو دریا کرده است. این اثر گرانبها در کتابخانه نور عثمانی تحت شماره 3004 موجود است و مطالعه آن درجه معلومات مؤلف و علاقه و حذاقت عثمانیان آن زمان را در کار سیر سفائن و استفاده از فلوت بخوبی نشان میدهد.

فرهنگ فارسی

ابن حاج محمد مقتول بسال ۹۶۲ هجری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال کارت فال کارت فال جذب فال جذب