پل سالار

لغت نامه دهخدا

پل سالار. [ پ ُ ل ِ ] ( اِخ ) موضعی به نزدیکی هرات. ( حبیب السیر چ طهران جزء 4از ج 3 ص 380 و نیز ج 3 از ج 3 ص 180 و 252 و 280 ).

فرهنگ فارسی

موضعی بنزدیکی هرات
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع استخاره کن استخاره کن فال رابطه فال رابطه فال ای چینگ فال ای چینگ