پشت بر اوردن

لغت نامه دهخدا

( پشت برآوردن ) پشت برآوردن. [پ ُ ب َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) روی گردانیدن :
بگیرید یکسر ره زردهشت
بسوی بت چین برآرید پشت.دقیقی.

فرهنگ فارسی

( پشت بر آوردن ) ( مصدر ) ۲- زمینهای موجود را برای زراعت بین دهقانان بحکم قرعه توزیع کردن . یا پشت کردن بر چیزی . ترک آن گفتن . یا پشت کردن کتاب . جلد کردن آن تجلید .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انبیا فال انبیا