لغت نامه دهخدا وارون زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) وارونه زدن. سرنگون کردن. زیر و بالا کردن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی (مصدر ) ۱ - واژگون شدن سرنگون شدن : (( ز خشم تو وارون شود خصم والا زعفو تو والا شود بخت وارون . ) ) ( سوزنی ) ۲ - دیگرگون شدن تغییر یافتن .