ناچخ زن

لغت نامه دهخدا

ناچخ زن. [چ َ زَ ] ( نف مرکب ) آنکه به ناچخ زند. ( آنندراج ). آنکه با ناچخ پیکار می کند. ( ناظم الاطباء ) :
شب تیره در صحن زنگارگون
چو هندوی ناچخ زن آمدبرون.امیرخسرو ( از آنندراج ).رجوع به ناچخ شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه باناچخ جنگ کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم