میانجی گر

لغت نامه دهخدا

میانجی گر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) واسطه و مصلح. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به میانجی شود.

فرهنگ فارسی

واسطه و مصلح
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم