می زدگی

لغت نامه دهخدا

می زدگی. [ م َ / م ِ زَ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) صفت و حالت می زده. شراب زدگی. ( یادداشت مؤلف ). مخموری. مستی :
به پنجشنبه که روز خمار می زدگی است
چو تلخ باده خوری راحتت فزاید خود.منوچهری.و رجوع به می زده شود.

فرهنگ فارسی

صفت و حالت می زده شراب زدگی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشق فال عشق فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال میلادی فال میلادی